تولدت مبارک همسر عزیزم
سلام وحیده جان امیدوارم از این وب و از تولدت خوشت اومده باشه واسه
رسیدن به این روز خیلی انتظار کشیدم ولی بلاخره این روز هم فرا رسید و
لبخند بر لبانت جاری شد،کم کم منم باید بارمو ببندم و دوسال ازت دور باشم
تو این دوسالی که نیستم خیلی مراقب خودت باش جونت بستست به جونم
گاهی وقتها فکر می کنم سرباز فراری می شم واسه اینکه این دل من از
بی طاقتی معلوم نیست که چکارها که نکنه دوسال دوری کم نیست تو این
دوسال یک ثانیه هم از فکرت بیرون نمیرم مطمن باش این دوسال هم می گذره
نگران نباش عزیزم هر وقت دلتنگ شدی بیا دلنوشته هاتو اینجا بنویس عزیزم
من هر جور شده میام و دلنوشته هاتو می خونم ببخشید نمی خواستم ناراحتت
کنم خیلی دوستت دارم عزیز من حالا هم بخند چون خندهای تو آرزوهای من
هستند پس بخند تا آرزوهای عشقت برآورده شن بخند دیگه قیافشو خخخ
نظرات شما عزیزان: